زندگینامه
الناز فرجی۱۲:۲۶ - ۱۳۹۴ پنج شنبه ۸ مرداد

نام : بیل گیتس
تاریخ تولد: 28 اکتبر 1955 ( 59 سال)
تحصیلات:  کالج هاروارد ، مدرسه ی lakeside
محل تولد:  سیاتل واشنگتن
همچنین شناخته میشود به عنوان : بیل گیتس ، ویلیام هنری گیتس ، ویلیام گیتس
نام کامل  ویلیام هنری گیتس سوم
نشان ماه تولد  عقرب
موسس شرکت، بیل گیتس، بزرگ ترین شرکت نرم افزار دنیا، مایکروسافت را  به همراه پل آلن بنا کرد و همزمان یکی از ثروتمند ترین مردان دنیا شد .


نقل قول:

موفقیت مانند یک معلم پست است که باعث میشود افراد باهوش فکر کنند هرگز بازنده نمیشوند .
 بیل گیتس و همکارش پل آلن بزرگ ترین شرکت نرم افزار دنیا ، مایکروسافت را ساختند . او یکی از ثروتمند ترین مردان دنیا شد و همچنین به خاطر موسسه ی خیریه ی بیل و ملیندا گیتس، به یک خیر بزرگ تبدیل شد.

خلاصه

این موسس شرکت معروف؛ بیل گیتس در 28 اکتبر 1955 در سیاتل واشنگتن به دنیا آمد و از سن 13 سالگی علاقه اش  را به برنامه ریزی کامپیوتر نشان داد . با نوآوری تکنولوژیک ، استراتژی هوشمندانه ی کاری و تاکتیک های پرپشتکار ؛ او و همکارش پل آلن بزرگترین شرکت نرم افزار دنیا را ساختند . در این پروسه ، گیتس یکی از ثروتمند ترین مردان دنیا شد . در فوریه ی 2014 او اعلام کرد که از ریاست مایکروسافت کناره گیری میکند .

اوایل زندگی

بیل گیتس یا ویلیام هنری گیتس سوم در 28 ام اکتبر 1955 در سیاتل واشنگتن به دنیا آمد . او از سن 13 سالگی علاقه اش را به برنامه ریزی کامپیوتر در مدرسه ی lakeside نشان داد . او علاقه اش را تا کالج دنبال کرد . و با دوست و همکارش پل آلن وارد عمل شد . او خودش در در زمان درست و مکان درست پیدا کرد . با نو آوری های تکنولوژیک ، استراتژی هوشمندانه ی کاری و تاکتیک های پر پشتکار بیزینس او یکی از برزگترین شرکت های نرم افزار دنیا ، مایکروسافت را ساخت . در این راه او یکی از ثروتمند ترین مردان دنیا شد .
بیل گیتس در یک خانواده ی سطح بالای اجتماعی با دو خواهر بزرگ شد : کریستین ، خواهر بزرگتر و لیبی کوچکتر. پدرشان ، ویلیام اچ گیتس اس آر یک دانشجوی حقوق مشهور ولی یک جور های خجالتی بود  که همسر آینده اش مری مکسول را ملاقات کرد . او یک دانشجوی پرشور و ورزشکار در دانشگاه واشنگتن بود ، و در رهبری و جمع های دانشجویی فعال بود. فضای خانواده ی گیتس گرم و نزدیک بود ؛ و هر سه فرزند تشویق شده بودند تا رقابت جو و در دانش جستن کوشا باشند . بیل زمانی که در بازی های ورزشی در خانواده ی تابستانی شان در پاجت ساوند همکاری میکرد، نشانه های اولیه ی رقابت جویی اش را نشان داد. او همچنین از بازی های تخته ای لذت میبرد( ریسک مورد علاقه اش بود ) و در مونوپولی عالی بود.
بیل رابطه ی بسیار نزدیکی با مادرش مری داشت که بعد از مدت کوتاهی تدریس ، وقتش را وقف  بزرگ کردن بچه هایش و کارهای فرهنگی و خیریه کرد . او همچنین در چند هیئت صنفی فعالیت کرد مثل اولین بانک بین ایالتی در سیاتل ( بنا شده توسط پدربزرگش ) ، united way و ماشین های بیزینس بین المللی (IBM) . او معمولا اگر در مدارس و سازمان های اجتماعی داوطلب میشد بیل را با خودش میبرد.
بیل به عنوان یک کودک خواننده ای سیری ناپذیر بود ، که زمان زیادی را صرف خواندن کتاب های مرجع مانند دایرت المعارف میکرد. در سن 11 یا 12 سالگی ، والدینش شروع به نگران شدن در مورد رفتارش کردند . او در مدرسه خوب بود اما به نظر کسل و منزوی می آمد . والدینش نگران بودند که نکند او یک انسان تنها بار بیاید . اگرچه آنها ایمان زیادی به تحصیلات عمومی داشتند اما زمانی که بیل 13 ساله شد آنها او به به مدرسه ی lakeside سیاتل فرستادند، یک مدرسه ی انحصاری مقدماتی . او در همه ی درسها درخشید ، در ریاضی و علوم برتری داشت و در نمایش و انگلیسی هم خیلی خوب بود.
زمانیکه در مدرسه ی lakeside بود ، یک کمپانی کامپیوتر در سیاتل پیشنهاد کرد که زمانی برای کامپیوتر در اختیار دانش آموزان قرار دهد . انجمن مادران از پول تحقیقات مدرسه استفاده کرد تا برای استفاده ی دانش آموزان یک پایانه ی تله تایپ بسازد. بیل گیتس شیفته ی کارهایی که کامپیوتر میتوانست انجام دهد شد و زمان آزاد زیادی را صرف کار کردن در این پایانه کرد . او یک برنامه ی تیک تک تو با زبان ابتدایی کامپیوتر نوشت که به کاربران این امکان را میدهد تا با کامپیوتر بازی کنند.
در مدرسه ی lakeside  بود که بیل پل آلن را ملاقات کرد ، که سال دوم بود . این دو به زودی دوست شده و توسط اشتیاق مشترکشان در کامپیوتر به هم خیلی نزدیک شدند ، هرچند که خیلی با هم متفاوت بودند . آلن بیشتر کم حرف و خجالتی بود. بیل چابک و جنگجو یود . آن ها هر دو زمان آزاد زیادی را صرف کار کردن بر روی برنامه ها میکردند . گاها آنها سر اینکه چه کسی راست میگفت و چه کسی باید آزمایشگاه کامپیوتر را اداره کند با هم مخالفت میکردند و دعوا میشد. یک بار دعواشان به حدی رسید که آلن ورود گیتس رابه آزمایشگاه کامپیوتر ممنوع کرد.
یک بار دیگر، گیتس و آلن ، حق تحصیل کامپیوترشان به دلیل سو استفاده از خرابی های نرم افزار برای گرفتن زمان آزاد کامپیوتر از سوی شرکت فراهم کننده ی کامپیوتر ، لغو شد. بعد از تعلیق مجازات، آنها اجازه ی برگشتن به آزمایشگاه کامپیوتر را  زمانی که می خواستند عیب یک برنامه را بگیرند ، داشتند. در این زمان ، گیتس برنامه ی صورت پرداخت را برای شرکتی که کسانی واردش شده بودند و هکش کرده بودند، و بک برنامه ی برنامه ریزی برای مدرسه طراحی کرد.
در سال 1970 در سن 15 سالگی ، بیل گیتس با دوستش وارد کار شد . آنها Traf-o-Data را طراحی کردند. یک برنامه ی کامپیوتری که الگوهای ترافیک را در سیاتل نظارت میکرد، آنها 20000 بابت تلاش هایشان بدست آوردند. گیتس و آلن میخواستند شرکت خودشان را باز کنند اما والدین گیتس میخواستند تا او مدرسه اش را تمام کرده و به کالج برود ، جایی که آنها امید داشتند بتواند وکیل شود. بیل در سال 1973 از lakeside فارغ التحصیل شد . او در امتحان SAT کالج از 1600؛ 1590 آورد، یک شاهکار تحصیلی که باعث شد تا چند سال، در معرفی خودش به انسان های جدید به آن افتخار کند .

اوایل کار

گیتس پاییز در دانشگاه هاوارد ثبت نام کرد ، و در واقع به حرفه ای در زمینه ی وکالت فکر میکرد . اما در سال اول بیشتر وقتش را بیشتر از اینکه در کلاس باشد، در آزمایشگاه کامپیوتر گذراند . گیتس واقعا برنامه ی مطلالعه نداشت . در عوض ، میتوانست چند ساعت بخوابد ، خودش را با شتاب برای امتحان آماده کند و با یک نمره ی قابل قبول پاس شود.
گیتس با پل آلن دو سال در  دانشگاه واشنگتن درس خواند و بعد از بیرون شدن به بوستون ماساچوست رفت تا در honeywell کار کند . در تابستان 1974 ، گیتس در هانیول به آلن ملحق شد . در این زمان ، آلن نسخه ای از مجله ی popular electronics را به گیتس نشان داد که دارای مقاله ای در باب بسته ی کامپیوتری کوچک ،  altair 8800  بود. هر دوی این پسرها شیفته ی امکاناتی بودند که کامپیوتر میتوانست در دنیای محاسبات شخصی به وجود آورد. altair توسط یک شرکت کوچک در آبلاکرجی ، نیو مکزیکو ساخته شده بود. به نام micro instrumentation and telemetry systems ( MITS) . گیتس و آلن با این کمپانی تماس گرفتند ، ادعا کردند که بر روی یک برنامه ی نرم افزار پایه و ابتدایی کار میکنند که میتواند کامپیوتر Altair  آنها را کنترل کند . در واقع آنها حتی یک altair نداشتند که با آن کار کنند یا رمز کنترلش را نداشتند. اما میخواستند بدانند که آیا MITS به کسی که چنین نرم افزاری را طراحی کند علاقه ای دارد یا نه . MITS علاقه مند بود و رئیسش ، اد رابرتز از آنها خواست تا برای نشان دادن کارشان پیشش بروند . گیتس و آلن بسیار تلاش کردند و دو ماه بعدی را صرف نوشتن نرم افزاری در آزمایشگاه کامپیوتر هاروارد کردند. آلن به آبلاکرجی سفر کرد تا در  MITS برنامه را آزمایش کند . در حالیکه هرگز بر روی یک کامپیوتر Altair  امتحانش نکرده بود. برنامه به خوبی کار کرد . او در MITS استخدام شد و گیتس خیلی زود هاروارد را ترک کرد تا با او کار کند ، با وجود بی میلی والدینش . در سال 1975 گیتس و آلن همکاریشان را با نام میکرو-سافت ، که ترکیبی از میکرو-کامپیوتر و سافتویر (software) بود.
مایکروسافت ( گیتس و آلن در کمتر از یک سال فاصله را از میان برداشتند ) با پاهایی لرزان کار خود را شروع کرد . گرچه برنامه ی پایه شان برای کامپیوتر altair برای شرکت در آمد و حق امتیاز آورده بود ولی مقدار لازم برای پردازش اتمام کار نبود. برنامه ی BASIC مایروسافت در سرگرمی طلبان کامپیوتر که کپی های قبل بازاری بدست آورده بودند و آنها را مجانی تولید و توزیع میکردند ، رایج بود. بر طبق گفته های بعدی گیتس، تنها 10 درصد مردم از آن BASIC کامپیوتر ALTAIR که پولش را داده بودند استفاده میکردند. در این زمان بیشتر مشتاقان کامپیوتر شخصی علاقه مند به داشتن آن با پول نبودند . آنها از این موقعیت بازتولید و توزیع که به آنها امکان به اشتراک گذاری نرم افزار با دوستان و دیگر مشتاقان کامپیوتر میداد، استفاده کردند. بیل گیتس متفاوت فکر میکرد و او این توزیع مجانی نرم افزار را مانند دزدی میدید ، به خصوص نرم افزاری که برای فروش ساخته شده بود.
در فوریه ی 1976 گیتس نامه ی سرگشاده ای به علاقه مندان کامپیوتر نوشت که میگفت ادامه ی توزیع و استفاده از نرم افزار بدون پرداخت پول آن مانع ساخت نرم افزار های خوب میشود . در واقع دزدی نرم افزار، طراحان را از سرمایه گذاری زمان و پول برای ساختن یک نرم افزار با کیفیت دلسرد میکند. این نامه در بین علاقه مندان کامپیوتر محبوب نبود اما گیتس بر عقایدش ثابت قدم ماند و از نوآوری تهدید به عنوان دفاع در مقابل کارهای نا عادلانه در زمینه ی کاری استفاده میکرد.
گیتس با رئیس MITS ، اد رابرتز رابطه ی خوبی نداشت و اغلب به دعوا منجر میشد . گیتس با رابرتز بر سر طراحی نرم افزار و مسیر کار برخورد میکرد و رابرتز گیتس را لوس و نفرت انگیز میدانست. در سال 1977 رابرتز MITS را به یک کمپانی کامپیوتر دیگر فروخت و به جورجیا رفت تا وارد یک مدرسه ی پزشکی شد و یک دکتر بیرون شهری شود. گیتس و آلن روی پای خودشان ایستادند . این زوج باید از مالک جدید MITS درخواست میکردند تا حقوق نرم افزاری را که آنها برای ALTAIR طراحی کرده بودند ، حفظ کند .
مایکروسافت با  فرمت های مختلفی برای کمپانی های مختلف برنامه نوشت و در اواخر سال 1978 او بخش اجرایی کمپانی را به بلو واشنگتن ، شرق سیاتل تغییر مکان داد . او خوشحال بود که دوباره به خانه اش در pacific northwest بار میگردد و خودش را غرق کارش کرد . تمام 25 کارمند این شرکت نوپا مسئولیت های زیادی در همه ی جنبه اجرایی، طراحی محصول، و حس اشتیاق کاری داشتند. گیتس خودش را رئیس مایکروسافت گماشت که 2.5 میلیون دلار در 1978 در آمد داشت. گیتس آن زمان تنها 23 سال داشت.

طلوع مایکروسافت

فراست گیتس تنها محدود به طراحی نرم افزار نمیشد بلکه بیزینس اجرایی او را در موقعیت رهبری و سخنگوی شرکت بودن گذاشت . او شخصا همه ی کد هایی را که شرکت انتخاب و آماده میکرد را بازخوانی و گاهی در صورت لزوم  بازنویسی میکرد . همچنانکه صنعت کامپیوتر با شرکت هایی مانند اپل ، اینتل و طراحی اجزا و سخت افزار IBM شروع به رشد کرد، گیتس دائما در حال مشتری جلب کردن و اثبات توانایی های برنامه های مایکروسافت بود. او اغلب مادرش را با خودش میبرد. مری به خاطر عضویتش در چند شرکت مانند IBM مورد احترام بود و با آنها ارتباط بر قرار میکرد. از طریق مری بود که بیل رئیس IBM را ملاقات کرد.
در نوامبر 1980 ، IBM به دنبال نرم افزاری میگشت که بتواند کامپیوتر شخصی (PC) در حال آمدنشان را راه اندازد و اجرا کند و به مایکروسافت نزدیک شد. گویا اینگونه است که در اولین ملاقات با بیل گیتس کسی در IBM او را با دستیار دفتر اشتباه گرفت و از او خواست قهوه سرو کند . گیتس خیلی جوان به نظر میرسید اما به سرعت    IBM  را تحت تاثیر قرار داد . و آنها را قانع کرد که او شرکتش نیازهایشان را بر آورده خواهند کرد. تنها مشکل این بود که مایکروسافت سیستم عامل پایه را که بتواند کامپیوتر های جدید IBM را راه بیندازد،  طراحی نکرده بود. اما گیتس متوقف نشد و سیستم عاملی را آورد که طراحی شده بود تا روی PC ها مشابه IBM اجرا شود . او با طراح نرم افزار قرار داد بست ، که مایکروسافت را نماینده ی انحصاری و سپس مالک تام این نرم افزار کند اما چیزی از  IBM به آنها نگفت. کمپانی بعدا از مایکروسافت و گیتس برای نگه داشتن این اطلاعات مهم شکایت کرد. مایکروسافت با مبلغ نامشخصی تبرئه شد اما نه گیتس و نه مایکروسافت اقرار به کار اشتباهی نکردند.
گیتس بید این نرم افزار تازه خریداری شده را طوری تنظیم میکرد تا با PC IBM کار کند . او آن را با مبلغ 50000 دلار تحویل گرفت، همان مبلغی که برای نرم افزار در شکل اصلی خودش پرداخته بود. IBM میخواست یک کد مرجع بخرد، که به آنها اطلاعات سیستم عامل را میداد. گیتس قبول نکرد و به جایش ، پیشنهاد کرد که IBM یک مبلغی را برای کپی های نرم افزاری که با کامپیوتر هایشان فروخته میشد بپردازد. این کار به مایکروسافت این امکان را داد تا مجوز نرم افزاری که آنها MS-DOS   مینامیدند را برای هر تولید کننده ی کامپیوتر شخصی دیگری بگیرد. کمپانی های دیگر باید به کامپیوتر IBM شبیه میشدند که به زودی شدند. مایکروسافت نرم افزار دیگری به نام سافتکارت ساخت که به  BASIC   مایکروسافت این امکان را میداد تا بر روی اپل 2 عمل کند.
بین سالهای 1978 تا 81 جمعیت مایکروسافت به حد انفجار رسید . کارکنان از 26 نفر به 128 نفر رسیدند و درآمد نیز از 4 میلیون به 16 میلیون دلار رسید . در اواسط 1981 گیتس و آلن مایکروسافت را تاسیس کرده و گیتس به عنوان رئیس و مدیر این شرکت انتخاب شد و آلن به عنوان نایب رئیس اجرایی. در سال 1983 مایکروسافت با شرکت هایی دربریتانیای کبیر و ژاپن و با 30 درصد کامپیوتر های دنیا که با نرم افزارش کار میکردند، جهانی شد .  اما در همین سال همچنین خبر هایی رسید که مایکروسافت را به شدت تکان داد . بیماری هاشکین در آلن تشخیص داده شده بود. اگرچه سرطانش با درمان های زیاد یک سال بعد کمی بهبود یافت اما او همان سال از کمپانی استعفا داد . شایعات مبنی بر این بود که چرا آلن مایکروسافت را ترک مرد . بعضی میگویند بیل گیتس مجبورش کرد ولی خیلی ها میگویند این یک تجربه ی تغییر دهنده برای آلن بود و او دید که فرصت های دیگری دارد که میتواند زمانش را برای آنها خرج کند.

اختراع Microsoft Windows


اگرچه این دو رقابتشان افسانه ای است اما مایکروسافت و اپل در اولین نوآوری هایشان با هم شریک بودند. در سال 1981 اپل از مایکروسافت دعوت کرد تا برای طراحی نرم افزارشان در کامپیوتر های مکینتاش به آنها کمک کند . بعضی طراحان هم در طراحی مایکروسافت و هم برنامه های مایکروسافت برای مکینتاش درگیر بودند. همکاری این دو میتواند در اسامی زیادی بین مایکروسافت و سیستم های مکینتاش دیده شود.
از طریق این شراکت دانشی بود که مایکروسافت توانست ویندوز را طراحی کند . سیستمی که از ماوس برای  یک ارتباط واضح، نشان دادن نوشته ها  و عکس ها بر روی صفحه استفاده میکرد. این خیلی با سیستم متکی بر نوشته و کیبرد MS-DOS  (که در همه ی فرمت های نوشته بر روی صفحه به صورت کد نوشته میشد و نه دقیقا آن چیزی که قرار بود چاپ شود) فرق داشت. بیل گیتس به سرعت خطری را که این نرم افزار برای سیستم MS-DOS  و به طور کلی مایکروسافت به وجود می آورد را فهمید ، برای یک کاربر غیر پیچیده که شامل بیشتر عموم میشد ،استفاده از طراحی تصویری نرم افزار  VISI CORP آسانتر بود. او در یک کمپین تبلیغاتی اعلام کرد که مایکروسافت در حال طراحی سیستم عامل جدیدش است که در آن از ارتباط تصویری استفاده خواهد کرد . این سیستم، ویندوز نام خواهد داشت و با همه ی محصولات نرم افزاری pc طراحی شده بر روی سیتم MS-DOS سازگار خواهد بود. این حرف یک بلوف بود و در واقع مایکروسافت چنین برنامه ای در دست طراحی نداشت. ولی این یک تاکتیک بازاری بسیار هوشمندانه بود چون بیشتر 30 درصد بازار کامپیوتر در حال استفاده از سیستم MS-DOS بودند و با این اعلام ، بجای تغییر به یک سیستم جدید، صبر میکردند. با وجود مردمی که مایل به تغییر فرمت نیستند،  طراحان visi crop  دست از طراحی برنامه کشیدند و سر انجام این سیستم در اوایل سال 1985 متوقف شد.
در نوامبر 1985 بیل گیتس و مایکروسافت ویندوز را راه اندازی کردند ، حدود دو سال بعد از اعلامش . از نظر بصری سیستم ویندوز شباهت زیادی به سیستم مکینتاش داشت که شرکت کامپیوتری اپل دو سال زودتر معرفی کرده بود. اپل زودتر به مایکروسافت دسترسی کامل را به تکنولوژی شان داده بود در حالیکه در حال ساختن محصولات مایکروسافت سازگار با کامپیوتر های اپل بود. گیتس به اپل پیشنهاد کرد تا مجوز نرم افزارشان را بدهد اما آنها این توصیه را نادیده گرفتند. و بیشتر علاقه مند به فروختن کامپیوتر بودند . یکبار دیگر گیتس از موقعیت استفاده کرد و یک فرمت نرم افزار ساخت که بسیار شبیه مکینتاش بود. اپل تهدید کرد که شکایت میکند و مایکروسافت تلافی کرد ، گفت که تحویل نرم افزار مایکروسافت سازگار برای کاربران مکینتاش را به تعویق می اندازد. در نهایت مایکروسافت در دادگاه پیروز شد چون توانست ثابت کند که در حالیکه شباهت هایی بین عملکرد  سیستم این دو  نرم افزار بود ؛ ساختار هرکدام از اساس متفاوت است. 
در سال 1986 بیل گیتس مایکروسافت را با اولین پیشنهاد فروش سهام به عموم و بازرگانی (IPO) با 21 دلار به ازای هر سهمی ،عمومی کرد .گیتس 45 درصد از سهم 24.7 میلیونی را داشت و در سن 31 سالگی میلیونر شد . سرمایه ی او در این زمان 234 میلیون دلار از 520 میلیون دلار مایکروسافت بود. در طول زمان موجودی کمپانی در سود زیادتر و تفکیک شد . در سال 1987 بیل گیتس یک میلیاردر شده بود و هر سهمی 90.75 دلار شده بود . از آن زمان به بعد گیتس در مقام نخست یا حداقل نزدیک نخست لیست سالیانه ی فوربس " 400 تا از ثروتمند ترین مردم آمریکا" بوده است. در 1999 که قیمت های موجودی  بسیار بالا بود و تفکیک موجودی 8 قسمت بود، ثروت گیتس به زودی  101 میلیون دلار رسید .
با این حال ، بیل گیتس هرگز در مورد وضعیت کمپانی اش احساس امنیت نکرد. همیشه باید مواظب باشد تا ببینید رقابت چگونه است. او روحیه ای رقابت جو و برانگیخته داشت. او از همه در کمپانی انتظار داشت تا همان روحیه و فداکاری را داشته باشند. داستانی است که میگوید یکی از دستیاران گیتس باید زودسر کار می آمد و کسی را دید که زیر میز خوابیده است. او فکر کرد به نگهبان یا پلیس زنگ بزند ولی فهمید آن شخص گیتس است.
هوش بیل گیتس به او این امکان را میداد تا همه ی جنبه های صنعت نرم افزار ،طراحی محصول و استراتژی شرکتی را ببیند. سبک مدیریت سلطه جو و پرتکاپوی او افسانه ای شده بود تا حدی که کارمندان را به چالش میکشید و همینطور ایده هایشان را برای کاری خلاقانه . او دائم افراد دور و برش را تست میکردتا ببیند آیا آنها واقعا از ایده هایشان قانع هستند یا نه .
در خارج از کمپانی او به عنوان یک رقابت جوی بیباک شناخته شده بود. برخی از شرکت های تکنولوژی توسط IBM شروع به طراحی سیستم عامل خودشان با نام OS2 کردند تا جایگزین MS-DOS شود. بجای تسلیم فشار شدن، بیل گیتس نرم افزارش را به جلو راند ، عملکردشان را توسعه بخشید و استفاده هایش را گسترش داد . در سال 1989 ، مایکروسافت مایکروسافت آفیس را معرفی کرد که همراه برنامه های آفیسی مانند مایکروسافت ورد و اکسل بود ، در یک سیستم که با همه ی محصولات مایکروسافت سازگار بود. این برنامه ها به سازگاری OS2 نبودند . ورژن جدید مایکروسافت و ویندوز 100000 کپی را تنها در دو هفته فروخت و OS2 به زودی رنگ باخت. این مایکروسافت را در یک مونوپولی مجازی در سیستم عامل های PC گذاشت. به زودی کمیسیون معاملات فدرال ، شروع به بررسی مایکروسافت به دلیل کارهای نا عادلانه اش کرد. بعضی اظهارات حاکی از اینند که مایکروسافت معاملات نا عادلانه ای با تولید کنندگان کامپیوتر که سیستم عامل های ویندوز را بر کامپیوترشان نصب کردند ، انجام داده است. برخی میگفتند مایکروسافت تولید کنندگان کامپیوتر را مجبور کرده تا اینترنت اکسپلورر مایکروسافت را به عنوان شرطی برای فروختن سیستم عامل ویندوز با کامپیوتر هایشان  بفروشند.
در یک نقطه مایکروسافت مجبور به تقسیم به دو گروه شد . سیستم عامل و طراحی نرم افزار . مایکروسافت از خودش با گوش دادن به مبارزات گیتس با سیاست نرم افزار  دفاع کرد .و ادعا کرد که این محدودیت ها تهدیدی برای نوآوری اند . سرانجام با دولت فدرال به توافق رسید که از جدایی جلوگیری کند .

زندگی خصوصی


در سال 1989 مدیر عامل 28 ساله ی مایکروسافت چشم بیل گیتس را در سن 37 سالگی گرفت . ملیندای باهوش و منظم که برای بیل گیتس بسیار مناسب بود. در اول ژانویه ی 1994 او و بیل در هاوایی ازدواج کردند اما چند ماه بعد قلب بیل گیتس با شنیدن خبر بیماری سرطان پستان مادرش شکست . او در ژوئن 1994 درگذشت .
در سال 1996 اولین دخترشان جنیفر به دنیا آمد و یک سال بعد گیتس با خانواده اش به یک خانه ی 55000  فوتی به قیمت 60 میلیون دلار در ساحل  Lake Washington رفت.

تلاشهای بشر دوستانه


با تاثیرات همسرش ملیندا، گیتس به پر کردن نقش مادرش به عنوان یک رهبر فرهنگی علاقه پیدا کرد . او فهمید که وظیفه دارد تا بیشتر ثروتش را به خیریه ببخشد. در سال 1994 گیتش و همسرش سازمان خیریه ی William H Gates را بنا کردند که به حمایت از تحصیلات، سلامت و بهداشت جهان و سرمایه گذاری در جوامع کم در آمد میپرداخت. در سال 2000 این زوج چندین سازمان خیریه را با هم جمع کردند تا سازمان خیریه ی بیل و ملیندا گیتس را بسازند. آنها با 28 میلیون دلار یاری این سازمان را شروع کردند.
او در سال 2000 از کار هر روزه در مایکروسافت کناره گیری کرد . شغل ریاست را به دوست همکار خود استیو بالمر که از 1980 در مایکروسافت بود سپرد. او خودش را به عنوان معمار نرم افزار گمارد تا بتواند در بخش هایی از کارش که بیشتر مشتاق بود شرکت کند ولی هنوز مدیر شرکت باقی بماند. در طول چند سال درگیری او در سازمان بیل میلندا بیشتر وقت و علاقه اش را گرفت و در سال 2006 دیگر به صورت تمام وقت در مایکروسافت کار نمیکرد تا بتواند وقت بیشتری را در سازمان خیریه اش بگذراند. او همچنین جوایز بسیاری برای کارهای خیریه اش دریافت کرده است.مجله ی تامیز او همسرش ، خواننده ی باند یو 2 بونو را چهره های تاثیر گذار سال 2005 اعلام کرد.
در سال 2006 او و همسرش به ترتیب جوایز Aztec Eagle  از دولت مکزیک به خاطر کارهای فعالیت هایش خیرانه شان در دنیا در زمینه ی بهداشت و تحصیل دریافت کردند . در فوریه ی 2014 او اعلام کرد که از ریاست مایکروسافت کناره گیری میکند تا  به کار جدیدی یعنی راهنمای تکنولوژِی تغییر جایگاه دهد . علاوه بر این اعلام شد که استیو بالمر با ساتیا نادلا 47 عوض خواهد شد.

دسترسی سریع
دیدگاه کاربران
در حال حاضر هيچ نظری برای نمایش موجود نيست
ارسال دیدگاه
پیشنهاد ویژهx

10 پیش بینی حوزه فن آوری که اشتباه از آب در آمد