همین یک سال پیش ، من در اتاقی بزرگ در Def Con بودم ، یک کنفرانس سالیانه ی هکر ها در وگاس ، که ناگهان همه ی درها قفل شد و یک تیم امنیتی وارد شد و شروع به جستجوی محل کرد . چند لحظه بعد John McAfee رسید، بازرگان مهم سابق امنیت ملی ، تبعیدی سابق ، سابق خیلی چیز ها که وقت ندارم همه را اینجا بیان کنم .
آن روز با او پر از داستان های هیجان انگیز از تعقیب ، تجسس و تلاش بود . کسی که خیلی خاص نبود ،"مافیا" یا " کلی آدم " نبود . کسانی در جاده دنبالش میکدند و او پشت درختان پنهان میشد . ترس از دست دادن جانش را داشت ،این را بعدا به من در دوربین گفت ( البته تا زمانی به دنبال سلاح تجسس نشده بودم ) . پس تعجب من را تصور کنید زمانی که امروز از صفحه ی لپ تاپ خودم دیدم که McAfee در پی اتاق مطبوعات در techcrunch disrupt است ، یک رویداد سالیانه برای گروه هایی در سان فرانسیسکو . دیگر نیازی نیست دنبال McAfee بروید ، او خودش به سراغتان میاید .
محیط اطرافش ، اگر بتوان با این نام خواندشان ، آن زمان خیلی کوچکتر بود - شامل همسرش ؛ چند تا از دستیارانش و یک سند ساز از spike tv که استرس و فشاری را منتقل میکرد که انسان از شخصی که هر روز و هر ساعت جان را تعقیب میکند دارد .
من گفتم "سلام جان، ما سال گذشته یکدیگر را در def con دیدیم . " . او نشست ، ساندویچ مجانی اش را باز کرد و یاوه گویی چندش آور و طولانی اش را شروع کرد . من تکه ی کوچکی از آن را در صفحه ی فیس بوک bbc tech فرستادم .
McAfee در حال فرار از دست رئیس جمهور آمریکاست .
او گفت که کمپینش در تعادل کامل است و خوب عمل میکند . من پرسیدم چه کسی هزینه اش را میپردازد . او گفت که برای حمایت به پول نیازی ندارد ، از آنجایی که آنجا اینترنت است و او میزبان چت های آنلاین بسیاری خواهد بود و با مردم در مورد سیاست واقعی بحث خواهد کرد . او گفت که تعداد زیادی را اداره میکند و این یک پیروزی بزرگ است . من منطقش را بازگو میکنم . او در کار تکنولوژی اس پس رای طرفداران تکنولوژی را میگیرد . این استراتژی شماره ی یک است . استراتژی شماره ی دو خالکوبی است . او میگوید که کلی خالکوبی بر بدنش دارد . من نگاه نکردم . او میگوید چون از هر 5 آمریکایی یکی شان خالکوبی دارد این کلی رای میاورد . من از یکی از دوستان آمریکایی هم کسی که خالکوبی های زیادی دارد پرسیدم که آیا این حرکت هیچ معنی برایش دارد؟ و او گفت " نههه. آیا واقعا میخواهد اینکار بکند؟! "
و بعد روی دیگری از منطق او را دیدم . او گفت که از آنجایی که خوشبختانه از نظر او بن کارسون انتخابات را نمیبرد ، تنها شخص سیاهپوست در این مسابقه ی انتخاباتی همسر او جنیس خواهد بود . بنابراین سیاه پوستان قطعا به او رای خواهند داد . به نظر من این فکری خطر ناک و توهین آمیز بود ولی تا به حال این مرد تعادل نداشته است .
و او پیشرفت میکند . او یک انسان معروف در زمینه ی تکنولوژی است و مخاطبان زیادی دارد ولی فرجام طبق معمول نظاره گر بودن بود. او گفت که رسانه کارش از تعمیر گذشته و او به آن احتیاجی ندارد . و این باعث میشود برخی از ما فکر کنیم که پس چرا به اتاق مطبوعات آمده بود . و سپس او رفت . اما دادن یک دلار شرطی که برای بردن انتخابات بسته بود .
من به او گفتم که به کاخ سفید میایم و شخصا به او میپردازم . او گفت " حتما! ولی این تورا خاص نمیکند . " من فکر میکنم شما باقی میمانید اما فکر خواهید کرد که بعد از این Mcafee با چه ایده ای میاید . سالیان زیادی بود که او به عنوان مردی شناخته مشد که از بیان اهمیت احساسش نمیترسید و تبحر خاصی در امنیت سایبری داشت و کاملا میشد در قرض دادن یک ماشین به او اطمینان کرد . ولی حالا به این فکر میکنید که او اهمیت نمیدهد که از چه حرف میزند ، تا وقتی که کسی ، هرکسی آنجا باشد تا گوش دهد .