تکنولوژی
مصطفی طبری۱۰:۲۸ - ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۴ تير

مردی در یک واقعه ی صنعتی در کارخانه ی ولکسویگن در آلمان هفته ی پیش کشته شد. به طور طبیعی این زیاد مورد توجه قرار نمیگیرد. تصادفات صنعتی به طرز ناخوشایندی رایج اند و تخمین زده شده که حدود 4000 مرگ در محل کار هر ساله در آمریکا صورت میگیرد. ولی این مرد نگون بخت در پروسه ی نصب نرم افزار امنیتی بر روی یکی از رباتهای کارخانه کشته شد. اخبار این واقعه همه جا پخش شد. سرتیتر های مختلف. " مردی سگی را گاز میگیرد، رباتی مردی را میکشد" . یکی از گزارشگران این داستان گزارشگر financial times  ، سارا او کانر بود که درباره ی این قضیه توئیت میکرد و ظاهرا از شباهت نامش با یکی از شخصیت های فیلم ترمیناتور بیخبر بود و این قضیه را شوم تر کرد. سارا کانر. و متوجه نشد چرا بیشتر جواب هایش در باره ی این بود که اسکای نت هوشیاری اش را به دست آورده است.
اشکالی ندارد چون یک چنین رباتی یک تکه ماشین بیشتر نبود، یک بازوی بزرگ که طراحی شده بود تا در یک قفس کار کند. دور از انسان ها. اشکالی ندارد چون بر اساس بر آورد های اولیه تقصیر برعهده ی کارگر بوده . اشکالی ندارد چون از زمان اولین مرگ توسط یک ربات که در سال 1979 پیش آمد، ما شاهد مرگ های اینچنینی کمتری بودیم. توالت ها، زیپ ها و شلوار ها بیشتر ما را به کشتن میدهند. ولی ما چیزی را میبینیم که میخواهیم ببینیم و ظاهرا چیزی که ما میخواهیم حمله ی ربات هاست. این رویکرد به ربات های صنعتی محدود نمیشود. به سرتیتر های وحشت زده ی اخبار نگاه کنید. در ماه می ،دسته ای از ماشین های خودکار گوگل در 11 تصادف در طول 6 سال و 1.7 میلیون مایل رانندگی نقش داشتند. 
هیچ کدام از تصادفات به نتیجه ی جدی از تو رفتن یک فندر ختم نشد . و هیچ کدام از آن ماشینهای خودکار مقصر نبودند. این رانندگان انسان بودند که حرکات بی دقت و عجیب انجام میدادند. چند تا از تصادفات تقصیر راننده هایی بود که پشت فرمان ماشین خودکار میبودند.
خلاصه، تهدید ماییم. خطر ماییم. ما به ربات ها حمله میکنیم نه آنها به ما. حتی پیشرفته ترین هوش مصنوعی این توانایی را ندارد، آنها ممکن است هرگز آنقدر باهوش نشوند که بتوانند قتلی انجام دهند. پس چرا انقدر درگیر و نگران سناریو هایی مانند اسکای نت هستیم؟
داستان های علمی تخیلی در این زمینه موثر اند. پروفسور آزمایشگاه رباتیک بریستول ، آلن وینفیلد به financial times میگوید: این انتظارات اغراق آمیز و ترس های زیاد از حدمان به خاطر مردمی است که زیاد روی فیلم های علمی تخیلی  و داستان های رسانه ها حساس شده اند . این قضیه از سال 1921 شروع شده ، زمانی که کلمه ی ربات برای اولین بار به زبان معرفی شد. در نمایشی علمی تخیلی به نام ، R U R که درباره ی شورش ماشینی بود که همه ی مردم کره ی زمین را میکشت بجز یک نفر را. ( طرفداران ترمیناتور متاسفیم ولی پلات جیمز کامرون آنقدر ها هم اورجینال نبود. ) ربات و کامپیوتر های قاتل در متروپلیس ، 2001 و خیلی فیلم های دیگر ظاهر شدند.
ولی همه ی داستان های علمی تخیلی اینگونه نیستند. مثلا داستان های آیزاک آزیمو مانند I,robot کاملا نسبت به ربات ها حس شفقت داشت. ( نسخه ی فیلمش نه زیاد) . همینطور A.I استیون اسپیلبرگ و جنگ ستارگان که ماشین های شبیه به انسانی را نشان دادند که دوستشان داشتیم و به آنها اهمیت میدادیم. پس چرا مانند متصدی بار در کانتینای ماس آیزلی رفتار میکنیم که میگفت " به انواع آنها " سرویس نمیدهد؟
چیزی که ما از آن صحبت میکنیم یک انگیزه ی اصلی است که از 1921 هم عقب تر میرود. از زمانی که لادیست ها ماشین های کارخانه ها را در منچستر نابود میکردند. این ترس از تکنولوژِی نیست. ترس از تاثیرش بر محل کار است. ترس از جایگزین شدن ترس از قدیمی شدن. که به نوعی مانند مرگ است.
این نگرانی طبیعی است و ما باید راجع به آن صحبت کنیم. ربات های صنعتی، نرم افزار ها و الگوریتم های آنلاین هر روز مردم را از کار کنار میزنند. ما باید در این مورد چه کنیم؟ چه نوع محافظت هایی باید صورت گیرد؟ آیا باید یادگیری و تمرین دوباره ای در مورد محل کارمان داشته باشیم؟
شاید سوال جذابی نباشد و احتمالا با حرف زدن راجع به اسکای نت و قیام ربات ها توجه بیشتری را جلب خواهید کرد. ولی هر چه بیشتر حواس خودمان پرت کنیم ، خودآگاهی کمتری میابیم.

دسترسی سریع
دیدگاه کاربران
در حال حاضر هيچ نظری برای نمایش موجود نيست
ارسال دیدگاه
پیشنهاد ویژهx

این ربات از سلول های مغز مصنوعی استفاده میکند تا مانند یک انسان هدایت کند